جدول جو
جدول جو

معنی ملخ زده - جستجوی لغت در جدول جو

ملخ زده
(سَ / سُ تَ / تِ)
کشتی که ملخ آن را خورده باشد: زرع مجرود، کشت ملخ زده. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فلک زده
تصویر فلک زده
بی طالع، بدبخت، فقیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ملک زاده
تصویر ملک زاده
فرزند پادشاه، شاهزاده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قلم زده
تصویر قلم زده
هر چه که بر روی آن قلم زنی شده باشد، نوشته، مکتوب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماه زده
تصویر ماه زده
دیوانه، آنکه عقلش زایل شده باشد، بی عقل، مجنون، بی خرد، هار مثلاً سگ دیوانه
فرهنگ فارسی عمید
(شِ دَ / دِ)
که میخ بر آن کوفته باشند. آنچه میخ بدان زده باشند: کفش میخ زده، تختۀ میخ زده. رجوع به میخ زدن شود، سکه زده. مسکوک. (از یادداشت مؤلف). و رجوع به میخ و میخ ساختن شود.
- زر میخ زده، زر مسکوک. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بلا زده
تصویر بلا زده
مبتلا برنج، دچار مصیبت شده، بدبخت
فرهنگ لغت هوشیار
بدبخت، فقیر، بی طالع سپهر زده بی ستاره مستمند ستمدیده بدبخت، مفلس تهیدست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلم زده
تصویر قلم زده
نوشته مکتوب، منقش، فلزی که روی آن قلمزنی شده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کله زده
تصویر کله زده
اورنگ تاکدار (تاک طاق)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملک زاده
تصویر ملک زاده
فرزند ملک، شاهزاده شاهزاده فرزند ملک شاهزاده: (تا بدانجا که آن ملک زاده بود یکباره دل بدو داده) (هفت پیکر. چا. ارمغان 228)، جمع ملکزادگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وله زده
تصویر وله زده
شیدا شورمند سرگشته عاشق شیدا، دیوانه سرگشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلم زده
تصویر قلم زده
((~. زَ دِ))
نوشته، مکتوب، منقش، فلزی که روی آن قلمزنی شده باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وله زده
تصویر وله زده
((~. زَ دِ))
عاشق شیدا، دیوانه، سرگشته
فرهنگ فارسی معین
تصویری از میخ زدن
تصویر میخ زدن
Nail
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از میخ زدن
تصویر میخ زدن
clouer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از میخ زدن
تصویر میخ زدن
ตอกตะปู
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از میخ زدن
تصویر میخ زدن
לדפוק מסמר
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از میخ زدن
تصویر میخ زدن
memaku
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از میخ زدن
تصویر میخ زدن
釘を打つ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از میخ زدن
تصویر میخ زدن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از میخ زدن
تصویر میخ زدن
kuchora
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از میخ زدن
تصویر میخ زدن
못을 박다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از میخ زدن
تصویر میخ زدن
çivilemek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از میخ زدن
تصویر میخ زدن
забивать гвоздь
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از میخ زدن
تصویر میخ زدن
পেরেক পুঁতানো
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از میخ زدن
تصویر میخ زدن
कील ठोकना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از میخ زدن
تصویر میخ زدن
inchiodare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از میخ زدن
تصویر میخ زدن
clavar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از میخ زدن
تصویر میخ زدن
nageln
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از میخ زدن
تصویر میخ زدن
spijkeren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از میخ زدن
تصویر میخ زدن
забивати цвях
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از میخ زدن
تصویر میخ زدن
wbijać gwóźdź
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از میخ زدن
تصویر میخ زدن
pregar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از میخ زدن
تصویر میخ زدن
کیل ٹھوکنا
دیکشنری فارسی به اردو